ویژه والدین دارای کودک زیر ۳ سال

اعتماد به نفس و استقلال کودکان از چه سنی شروع میشود؟
تفاوت افراد موفق و ناموفق در اغلب اوقات، ناشی از تفاوت آنها در اعتماد به نفسشان است نه تفاوت در آی کیو. به همین دلیل به عقیده بنده، اعتماد به نفس همانقدر برای پیشرفت لازم است که پدال گاز برای حرکت ماشین.
اعتماد به نفس چیزیست که ما از رفتار والدینمان به ارث میبریم نه از دی ان ای یا ژنتیکشان و شاید مهمترین سرمایه ای که والدین برای کودکشان بجا میذارند حسابهای بانکی و خانه نیست بلکه اعتماد به نفسیست که خود در آینده باعث ایجاد سرمایه و پیشرفت میشود،
والدینی که در سن ۷ ماهگی وقتی کودکشان سینه خیز خود را به سمت اسباب بازی میکشد و اجازه میدهند خود کودک آن را بدست بیارد،
والدینی که در سن ۹ ماهگی بطری شیرخشک را در دهان کودک میذارند اما مسئولیت نگهداری آن را به دستان کودک میسپارند، والدینی که در سن ۱۲ ماهگی اجازه میدهند کودک با چهار دست و پا از راه پله بالا برود و نگران خاکی شدن دست و لباسهایش نیستند، والدینی که در سن ۱۲ ماهگی اجازه میدهند کودک خودش با دست یا قاشق ماکارونی و غذا بخورد، والدینی که در سن ۱۴ ماهگی به کودک خود چوب کبریت میدهند تا درون بطری آب معدنی بیندازد (کارهایی که باعث هماهنگی چشم و دست کودک میشود)، والدینی که در سن ۱٨ ماهگی به کودکشان اجازه میدهند با نظارت خودشان از راه پله بیاد پایین، والدینی که در سن ۱۵ ماهگی کودک را بلند میکنند تا دکمه آسانسور طبقه خودشان را بزنند، والدینی که در سن ۱۷ ماهگی وقتی کودکشان از روی تخت پایین میپرد بجای ترساندن وی، یه متکا میارن و میگن بپر روی این متکا تا پاهات آسیب نبینن، والدینی که در سن ۱٨ ماهگی اجازه میدهند کودک از پارچ آب داخل لیوان بریزد، والدینی که در سن ۲۲ ماهگی اجازه میدهند خود کودک زمان برگشتن به خونه کفشهایش را از پاش دربیاره، والدینی که در سن ۱۵ ماهگی کودک را بلند میکنند تا خودش دستش را روی روشویی بشود و سپس اجازه میدهند خودش برق دستشویی را خاموش کند (دادن مسئولیتهای کوچک)، کودکی که سن ٨ ماهگی همراه با پدرش برای یه خرید کوتاه مدت بیرون میرن و از مادرش فاصله میگیرد، والدینی که اگر کودکشان در سن ۱۶ ماهگی از سرسره بازی برعکس میره بالا و او را تشویق به اینکار میکنند و او را مجبور به همنوایی با دیگران نمیکنند (مجبورش نمیکنند مثل بقیه از جهت معمول بیاد پایین و او را از این کار نمیترسانند)، والدینی که وقتی کودکشان با درب یخچال، لباسشویی و…. بازی میکنند و بصورت جدی با او برخورد میکنند که اینا وسایل بازی نیستند! والدینی که کودکشان را در سنین ۱۵ ماهگی دائم از میکروب نمیترسانند که اگر دست به چمن، سرسره بازی، لاستیک دوچرخه و…. دستت کثیف میشه و مریض میشی، والدینی که در سن ۱۹ ماهگی، زمان بیرون رفتن از خانه چندین دست لباس برای بچه تعویض نمیکنند که به اعتراض و گریه بچه ختم بشه و اجازه میدهند خودش با لباس دلخواه خودش بیاد بیرون، والدینی که کمتر وزن و قد کودک خود را با کودکان دیگر مقایسه کنند، والدینی که کودک خود را دائم از افتادن، زمین خوردن، مریض شدن نمیترسونن (یواش میفتی، مواظب باش نیفتی، دست نزن مریض میشی، نرو بالا میفتی)، والدینی که در سن ۱۶ ماهگی اجازه میدهند کودک آسیبهای کوچک را تجربه کند (انگشت در لیوان چای فرو کند تا بفهمد داغ)، والدینی که در سن ۲۰ ماهگی نگران نیستند که کودشان در پارک یا خیابان خودش را خیس کند و برای او در طول روز پوشک نمیبندند، والدینی که هنگام بیرون بردن کودک ۲۴ ماهه خود، او را مجبور نمیکنند که حتما دستشویی بره بعد برن بیرون، بلکه اجازه میدن کودک خودش این مساله رو کشف کنه، والدینی که میدانند کجا به بچه نه بگویند و کجا بله، صددرصد میتوانند بذر زیبای اعتماد به نفس را در کودک خود بکارند و پرورش دهند.
کودکان در سنین ۲۰ تا ۳۰ ماهگی، سوالاتشون بیشتر اینگونه ست: این چیه؟
درخت، مهتاب، شب، میز، اسب، هندوانه، فرغون و خرگوش ……
در سنین ۳۰ تا ۴٨ ماهگی میپرسن: چرا؟
چرا خرگوش اینگونه راه میره، چرا شب تاریک، چرا درخت برگ داره، چرا گربه اینجوری راه میره، …….
اصولا والدینی که به این کنجکاویهای کودک، پاسخ قانع کننده میدهند میتوانند باعث تقویت اعتماد به نفس کودک شوند.
پس اعتماد به نفس، با نَفَسهای کودک رشد میکند و زمان و مکان نمیشناسد و از همان ۷ -۸ ماهگی شروع میشود.